- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
مدح و شهادت حضرت علی اکبر علیهالسلام
دارد از جام ولایت باده میریزد زمین ذرّه ذرّه داغِ فوق العاده میریزد زمین شبه پیـغـمبر ندارد جای سـالم در تنـش عضو عضوِ این پیمبرزاده میریزد زمین |
زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اکبر علیهالسلام
بـیا که خـشـکی لبهـات داده آزارت بیـا بـنـوش لـبـم را مگـر شود یـارت برای نـام تـو ابـرو گـره زدند، عـلی فزونتر از همگان، کوته است دیوارت |
مدح و شهادت حضرت علی اکبر علیهالسلام
شد دلـم بیـشـتر از جـسم تو اربـاً اربا جگرم پاره شد از داغت علی، واویلا صبـح تا حال عـلی داغ فـراوان دیـدم وای من کس نـشده مثـل تو اربـاً اربـا |
زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اکبر علیهالسلام
لالۀ من! پیـش چشم باغبـان پرپر شدی کربـلا دشت اُحد گشته تو پیغمبر شدی از هجوم نیـزهها گـردیـد جـسمت نینـوا باغ گل از زخم تیغ و نیزه و خنجر شدی |
مدح و شهادت حضرت علی اکبر علیهالسلام
گلی که در چـمن حُـسن امتحان میداد خبر ز رویش گلهای ارغـوان میداد تجـلـیـات نـبی را به چـهـرهاش دیـدنـد فروغ و جلوه ز نورش به کهکشان میداد |
مدح و شهادت حضرت علی اکبر علیهالسلام
وقتی که اسـماعـیل قـربانگاه میرفت انـگـار کـه جـان خـلـیـل الله میرفـت عباس در خـیمه گـریبان چاک می داد چون روشـنی چـشمهای مـاه میرفت |
زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اکبر علیهالسلام
دقم دادنـد جـانـم را گـرفـتـند همه تاب و تـوانـم را گـرفـتند جوانی داشتم خوش قـدّ و بالا فلک دیدی جوانم را گرفـتند؟ |
زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اکبر علیهالسلام
به گـمانم به سرت هـست مهـیا بشوی پیـش بـابـای خـودت گـرم تمـنا بشوی لحظهای صبر کن و پیش نگـاه پدرت دو قـدم راه بـرو تا که تـمـاشا بـشـوی |
زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اکبر علیهالسلام
بچـهها با گـریه میگـیرند پـاهای تو را بوسهباران میکند عمّه سر وپای تو را قبل رفتن از حرم بابا کمی قرآن بخوان عمه خیلی دوست دارد صوت آوای تو را |
زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اکبر علیهالسلام
ای قدت رعناتر از طوبا برو آهستهتر ای شبـیه حضرت طاهـا برو آهستهتر میروی و میبری دل را به همراهِ خودت باشد ای تـازه جوان؛ بابا برو آهستهتر |
زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اکبر علیهالسلام
مــریـد مــادر مـن قـبـلـه مــراد شـدی بگـو چکـار کـنم کـم شدی زیـاد شدی گرفت بر جگـر من شـرار سوخـتـنت کـریم من! وَسِعَت کُـلِّ شَئ گـشته تنت |
مدح و شهادت حضرت علی اکبر علیهالسلام
پـدری پـیـر شده بر سر نعـش پـسرش محتضر شد به خدا وای چه آید به سرش صد و یک دانه تسبیح حسین ریخت زمین ارباً اربـا شد و پـاشـید تـمـام جـگـرش |
زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اکبر علیهالسلام
ای علیهایی که اطرافـم تجـلّا میکنید چشم های خستهام را مثلِ دریـا میکنید قطعه قطعه بر زمین افتادهاید و با ادب مرگِ بابـای ز پـا افـتاده امضا میکنید |
زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اکبر علیهالسلام
قطعههایی از تنش قـطع یقـین پیدا نشد دشت را گشتند و اکبر بیش از این پیدا نشد تیرها اجزای اکبر را به صحرا دوختند اسب زخمی شد، رکاب افتاد، زین پیدا نشد |
مدح و شهادت حضرت علی اکبر علیهالسلام
یک علی آمد به میدان لشکری را مات کرد چون توسل بر علی و مادر سادات کرد بیمهابا، صف شکن، طوفان حیدر را ببین مجـتبی و فـاطمه، شبه پیـمـبر را ببـین |
مدح و شهادت حضرت علی اکبر علیهالسلام
وقت اذان ظـهـر چـو اذن اذان گـرفت گویی مسیح کرب و بلا تازه جان گرفت اعـجـاز بین چه کرد اذان گوی کـربلا کاری که جان هر دو جهان، جان از آن گرفت |
مدح و شهادت حضرت علی اکبر علیهالسلام
دیـر افـتاد ولی رشته به رشته شده بود بدنش از تب خـورشید بـرشته شده بود تا عـبا زیـر سـرش رفت هـواییتر شد بال بـالی زد و دیـدنـد فـرشـته شده بود |
زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اکبر علیهالسلام
صحنهٔ روضه در این جمله مجسم باشد پشت هر قـدّ رشـیدی دو قـد خـم بـاشد من و لیلا به روی چشم بزرگت کردیم عـمـر مـا با قـد و بـالات منـظـم بـاشد |
مدح و شهادت حضرت علی اکبر علیهالسلام
چشمها چون چشمهای جوشید و دریا گریه کرد آسمان لرزید و دل نالید و صحرا گریه کرد ماه بر سر میزد و ابری پُر از فریاد شد در زمین غوغا شد اما عرش اعلی گریه کرد |
مدح و شهادت حضرت علی اکبر علیهالسلام
کـربلا دشتِ بلا خـوانـده و نامـیده شده دلم از داغِ علی خون شده! رنجیده شده قـامتِ تـازه جـوانم شده با خـاک؛ یکی جـای جـایِ بـدنـش رفـته و سائـیـده شد |